رویِ آخرین نوشتم ، مونده ردِ پایه اشکات یادمه روزی که رفتی دلِ تنهاییمو بردی زندگیم رو لب تیغه نمیشه با تــو بیام خیلی حرفارو نمیشه با ترانه ها بگی وقتی تو نیستی تنها می مونم هر چی که خاطره بود جلو چشات سوزوندم تو که نیستی ، زندگیمو زیرِ پای کی بریزم طاقتِ دوری ندارم تو بیا بمون کنارم
نمی دونم الان کجایِ این دنیایی کسی کنارت هست یا اینکه تنهایی تنهایی واسم زندگی دشواره همه ی این خونه خنده هاتو کم داره دلم تنگِ تو میشه هوا وقتی گرفته است هنوز عطرِ تنِ تو رو پیراهنِ من هست هنوزم شبِ یلدا توو فالم تو می افتی می افتم یادِ دوستت دارمایی که می گفتی می میرم .... خاطره های خوبت از سرم نمی ره حالا به جای من دستتاتو کی می گیره می گیره دلم وقتی ازم دوری نذار تنها بمونم اینجوری چند روزِ دلِ دیوونه فاصله ، خطِ عابر پیاده ندارد ، دستِ مرا بگیر و مرا از آن رد کن . . . قرار دیدار ما هر نیمه شب ، خیالت که نمی گذارد بخوابم . . . با اینکه میدونم دلت با من یکی نیست لبخند بزن به مهتاب ، نگو تاریکه خاطراتمون تازه میشه سالی یک بار واست آرزو دارم بهترین ها رو زندگی با یادت تازه تر میشه ، تو بهارم باش
میسوزونه کاغذهامو واژه های داغِ حرفات
تو با رفتنت شکستی حرمت موندنو سوختنن
منو هم صدایی شب ، تو و یه غربت روشن
یادمه روزی که رفتی دل تنهاییمو بردی
یادمه.....
یادمه.....
یادمه روزی که رفتی دلِ تنهاییمو بردی
منو با غروب سردت به غریبها سپردی
یادمه.....
یادمه....
رفتنو رفتنو رفتن ، خواب آدمای دربند
یاد آخرین نگاهت ، طرح خیسی از یه نیشخند
یادمه روزی که رفتی دل تنهاییمو بردی
یادمه.....
یادمه.....
منو با غروب سردت به غریبها سپردی
یادمه.....
یادمه....
زخم من خیـلی عمیقه نمیشه با تو بیام
آخـر قـصه چی میشه خودمم نمیدونم
واسه اینکه با تو باشـم میخوام و نمیتونم
عمریه چشمامو بستم رو تموم زندگی
وقتی ترسی تو دلم نیست واسه چی سکوت کنم
من به قله نرسیدم که بخوام سقوط کنم
اما تو پَر بکـش حتی اگه آسمونی نیست
اگه افتادی به خاکم باز رو باورت بِایست
تووی چشمامون با این که قطره های بارونه
تو نگاه کن و بخند که آخرین خندمونه
از همه ی دنیا دست می کشم
جای دوتامون گریه می کنم
جای دوتامون نفس می کشم
این که اسمش زندگی نیست ، من بدون تو دیونه ام
به هوای تو نشسته ام ولی می دونم
می دونم واسه من دیگه توی قلب تو جا نیست
می دونم دیگه هیچی شبیه گذشته ها نیست
تا وقتی بی تو بارون توی کوچه ها میباره
می دونم تنهایی منو تنها نمیزاره
آخرش یه روز قلبِ تو دیگه
حتی اسممو از یاد می بره
پنجره هارو وا می کنی تو
خاطره هامون رو باد می بره
این که اسمش زندگی نیست ، من بدون تو دیونه ام
به هوای تو نشسته ام ولی می دونم
می دونم واسه من دیگه توی قلب تو جا نیست
می دونم دیگه هیچی شبیه گذشته ها نیست
تا وقتی بی تو بارون توی کوچه ها میباره
می دونم تنهایی منو تنها نمیزاره
نه اشک منو دیدی نه بغضتو خوندم
دیدی این دو راهی میره سمت تباهی
تو هم با من نموندی تو رفیق نیمه راهی
نه، نگو دوسم نداری ،نه، نگو تنهام میذاری ،نه، نگو که از یادت میرم
نه، نگو که دیگه دیره ،نه، بری قلبم میمیره ،نه، نگو از عشق تو سیرم
نه، بی تو اینجا چه دلگیرم
وقتی هر خاطره از تو شده دردم
یادمه رفتی که سمتت برنگردم
من مغرورو ببین که طعنه خوردم
من مغرورو ببین که گریه کردم
نه، نگو دوسم نداری ،نه، نگو تنهام میذاری ،نه، نگو که از یادت میرم
نه، نگو که دیگه دیره ،نه، بری قلبم میمیره ،نه، نگو از عشق تو سیرم
نه، بی تو اینجا چه دلگیرم
من به شیشه ی اتاقت خیره میشم سنگ میشم
هر شب این موقع که میشه بدجوری دلتنگ میشم
هنوزم یه رودم اما برنمی گردم به دریا
با خیالت خوب میشم تو رو حس میکنم اینجا
نه، نگو دوسم نداری ،نه، نگو تنهام میذاری ،نه، نگو که از یادت میرم
نه، نگو که دیگه دیره ،نه، بری قلبم میمیره ،نه، نگو از عشق تو سیرم
نه، بی تو اینجا چه دلگیرم
واسه کی ؟ دلم نمیره وقتی تو نیستی عزیزم
دستِ سردِ این زمونه دستامو از تو جدا کرد
بازیِ دوری و حسرت با دلهای ما چه ها کرد
عشقِ تو تووی وجودم تا همیشه موندگاره
همه آرزوم همینه که ببینمت دوباره
ارزونیه قدمِ تو همه ی دار و ندارم
ای قشنگترین ترانه با تو بودن آرزومه
ای تو نیمه ی وجودم بی تو عمر من حرومه
عشقِ تو تووی وجودم تا همیشه موندگاره
همه آرزوم همینه که ببینمت دوباره
میگیره همش بهونه
آتیشم میزنه هر شب
جای خالیت توی خونه
دل من هواتو داره
دیگه طاقت نمیاره این
این دلِ همیشه گریون
مثل ابرای بهاره
کی تو رو دوستت داره قدِ یه دنیا
کی میخواد با تو باشه حتی تو رویا
دنبال جای پاهاته روی شنهای قشنگ و خیس دریا
نگو که رفتنِ تو سهم منه
دلِ من طاقت نداره میشکنه
نگو که باید جدا شیم
نگو قسمتِ من و تو رفتنه
با اینکه میبینم به رفتن مبتلایی
چشمامو میبندم که می مونی کنارم
با اینکه میدونم کنارِ من کجایی
چشمامو میبندم که رویاتو ببینم
چشمامو میبندم تو رو یادم بیارم
حرفهای من رویاییه میدونم اما
من از تمام تو همین رویا رو دارم
از تو نمیرنجم تو حق داری نمونی
شاید تو هم مثل خودم مجبور باشی
با اینکه میدونم به احساسی که دارم
نزدیکتر میشی که از من دور باشی
باور کن این ثانیهها دست خودم نیست
من پشت ردِ تو به یک بن بست میرم
حس میکنم این لحظه رو صد بار دیدم
من روبروی چشم تو از دست میرم
از بوی بارون پیداست ، بهار نزدیکه
جای اون که رفته رو همیشه خالی بذار
با یاد تو می سازم خاطره ها رو
هشتمین سین این سفره سادگی میشه ، تو به یادم باش
Design By : Pichak |