پيام دوستان
+
+
خدايا ما را به راه درست زندگي ببر
به خط م. سعيدي

شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح
+
مادر نيستم
اما طعم فداکاري مادرانهتان بارها زير زبانم مزه کرده
آموزههاي صبر و بردباريتان در وجودم ريشه دوانده
کم بودنتان خلأ مادري مهربان را برايم تداعي کرده
حتي وقتي در اينجا کسي هم نباشد، بازهم چشمهايم در پي شما ميگردد...
مادرانگي کردهايد هميشه
سايتهتان مستدام *مادرهماي نازنينم*

شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح
7 فرد دیگر
29 فرد دیگر
+
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
*«وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ، إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا»*
«(اي پيامبر) حرفهاي بيجاي دشمنان غصهدارَت نکند؛ چون عزت و آبرو يکسره دست خداست.»
سورهي مبارکهي يونس/آيه شصت و پنج
.
.
بخط م. سعيدي
شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح
2 فرد دیگر
22 فرد دیگر
+
[تلگرام]
+
من ره نميبرم مگر آنجا که کوي دوست
من سر نمينهم مگر آنجـا که پاي يـار...
جناب سعدي عليه الرحمه
به قلم آفتابــ

شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح

+
شبيـــهِ *بــرگـــِ سـرگــردان*
بـه دستـــِ *بــادِ* پائيـــزي
ميــان مانـدن و رفتـن
پـر از *تـرديـــد*
و تشويشم
.
.
آفتابـــ

شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح

12 فرد دیگر
86 فرد دیگر
+
[تلگرام]
+
به کوي ميکده گريان و سرافکنده روم
چرا که شرم همي آيدم ز حاصل خويش...
حضرت حافظ
بخط حضرت آفتاب:)

شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح

10 فرد دیگر
34 فرد دیگر
+
[تلگرام]
+
حکايت من و مجنون به يکدگر مانَد
نيافتيم و بمرديم...
.
.
از جناب سعدي عليه الرحمه
به قلم مبارک آفتاب عليها الرحمه : دي

شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح

5 فرد دیگر
32 فرد دیگر
+
عليرضا خان پارسي بلاگ
ببين اين بدترين برگشت تو به پارسي بلاگ بود
کشورت در جنگ است
صداي پدافند صداي هواپيما صداي گريه امانت را بريده
اخرين بار که آمده بودي سيد ابراهيم شهيد شده بود
قبل آن کرونا
قبل آن سردار دلها
پارسي بلاگي که حتي در سربازي تنهايش نگذاشتي
حتي ازدواج کردي
حتي باران آمد
باز اينجا بودي
اصلا مگر ميشد اينجا نيايي
کل ساختار ذهن و فکرت را اينجا ساخته
شبگرد تنهايي
ديروز 6:15 صبح
جنگ هست از طيف نظامي خيالم راحت است، اما از لحاظ شناختي بهيچ عنوان
در مخيه ي آدم نميگنجد چرا به هراج گذاشتند خاک را براي چند مشت دلار
مگر خانواده سپاه و بسيج، ارتش دل ندارند
چرا همش بايد داغ ببينند
رهبر را تنها گذاشته رفتند اميران
رهبر مقدس من را
رهبري که 50 سال هست چفيه ش را بر نميدارد
دشمن ذليل را ميکوچانيم
دشمن احمق را سر جايش ميگذاريم
اما حيف هايمان هيچ وقت کهنه نميشود
هر چند حضورت اندک و بندرت هست ، ولي همين حضورِ کميابتون هم ارزشمنده. کاش دوستان ديگه هم گاهي حضور پيدا ميکردند.
+
سن وبلاگم شده 18 سال
شبگرد تنهايي
ديروز 6:15 صبح
180 سالگي ان شاالله خان @};- روي اين حساب شما به احتمال زياد در همايش بچه هاي پارسي شرکت داشتيد ؟ البته بنظرم يک بار ديگر هم از شما پرسيده باشم اما جوابي که داديد را يادم نيست :)
درود جناب عباسي. با اينکه خودمم متاسفانه مدتهاست حضورم کمتر و کمرنگ شده ولي حس ميکنم شما هم انگار 18 ساله نبودين ها:) از بس نيستين:) ان شالله جشن 180 سالگي خودتون جناب عليرضاخان :) @};-
+
به سرزمين سيستان آمده ام مهد رستم مردمانش همه سرشار از مهرباني وعشق.. امان از بيداد زمان بر اين قوم پاک سرشت....خاک اين خطه طلا بود خرابش کردند
اندکي آب و هوا بود خرابش کردند
ما که با نو شدن شهر مخالف بوديم
شهر ما خانه ما بود خرابش کردند
هدف ميکده و کعبه و بتخانه يکيست
هر کجا راه خدا بود خرابش کردند
مهرباني #
ديروز 9:37 عصر
چه اندوهناک،کاش پهلوي اول دشت نااميد را به افغانستان نمي بخشيد وگرنه حال روز سيستان اين نبوده،زماني قطب توليدغله بوده است،وچه بي مهري ها که نصيب اين سرزمين پاک شده.درودبربانوي بزرگواروخوش سخن پارسي@};-
{a h=n45}مهرباني #{/a} سالها قبل دوست خواهرزاده ام به کارگاه خياطي من آمد در اطاق کوچک يک ميز نهارخوري دوازده نفره يک چرخ خياطي و يک چرخ زيگزاگ و چند مبل و يک ميز کوچک بود ، بمحض ورود گفت از کمترين جا بيشترين استفاده را کرديد و اين مثل الگوي هميشگي زندگي من است . به پارسي هم از همين منظر مينگرم .
+
عبادت زانکه شد از روي عادت
ندارد فيض الهام و هدايت
چو بر پا داري از قلب و ارادت
بسازد آدمي تا بي نهايت
1403/3/16
* راوندي *
ديروز 9:23 عصر
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} درودتان باد استاد عزيز @};- حقيقتش بنده به اين نتيجه رسيدم که با تغيير دادن شکل عبادت حتي در حد خيلي کم ميتوان از حالت عادت در عبادت جلوگيري کرد بيشتر عدم آشنايي با ترجمه روشن و درست و تکرار يکنواخت آن است که بصورت عادت در مي آيد .
به سجادهام گرچه ساعت نشد
دل از بند دنيا رهايت نشد
نه اشکي، نه شوقي، نه نوري، نه شور
خداي دلم، اين عبادت چه جور؟
+
خطاب به تمام خستگان، دل مردگان،در راه ماندگان، بي يار ماندگان، بي عشق سر کردگان،،،، باشد که اشکهاي ديگر شما اشک شوق ولبانتان تبسم مهر باشد...
* راوندي *
ديروز 9:1 عصر